پارت 1
هانیه:
امروز مثل همیشه ساعت شیش و نیم از خواب بیدار شدم که برم مدرسه این مدرسه کی تموم میشه
خدا میدونه دیگه داره حوصله ام رو سر میبره امروز کسل کننده ترین روزه بازم باید معلم دفاعی رو تحمل کنم ای
خدا ای وای دیرم شد سریع یونی فرم مدرسه ام رو پوشیدم سرویسم دم در منتظر بود کفشامو پوشیدم پله هارو
دوتایکی طی کردم تا رسیدم دم در سریع سوار ماشین شدم بعد احوال پرسی با دوستای گلم ساکت شدم به
امتحانات فکر میکرد که از رگ گردن بهم نزدیک تر بودن وارد مدرسه شدم زنگ اول و دوم به خیر گذشت امتحانات
رو عالی دادم بعد کل کل با بچه های مسئول سالن داخل کلاس موندیم و دوباره بچه ها شروع کردن به خوندن اهنگ
هربار این درو معلوم نی خواننده اش کیه که اینا شیفته اش شدن بیخیال زر زر بچه ها شدم بالاخره چهارشنبه هم تموم
شدامتحانی ترم اول زود تر از اونی که فکر میکردم شروع شد تمومم شد خوشبختانه توی امتحانا دیگه خبری از هربار این
درو نبود دوباره بعد امتحانات خوندن این اهنگا شروع شد یه شب با مامان توی خونه نشسته بودیم
_مامان
_بله
,
_بنداز شبکه نسیم دور همی نگاه کنیم حوصله ام سر رفته
_باشع
بی صبرانه منتظر بودم ببینم مهمونشون کیه
مهران مدیری:مهمان داریم چه مهمانی گروه ماکان بند
اه گرو ماکان دیگه کیه اومدن شروع کردن به خوندن اهنگ با خودم گفتم ای خدا این مو مشکیه چقدر خوشگله اه
اصلا خوشم از این مو زرده نمیاد بعد از مصاحبه باهاشون رفتن واسه انگ هربار این درو یعنی اینا اهنگ هر بار این درو خوندن
چه جالب بخاطر علاقه ای که به رهام داشتم اهنگاشونو دانلود کردم و هرزگاهی گوش میدادم تا بعد عیدم هیچ اتفاقی نیفتاد
یه روز ظهر که از مدرسه برگشتم بیکار بودم یاد ماکان افتادم گفتم میرم یه نگاهی به پیج اینستا شون کنم فیلم هاشون رو میدیدم
رهام همون موه سیاه یه عکس داشت عاشقش بودم سریع مدادو دفتر اوردم و شروع کردم به کشیدنش اونقدر هیچ اتفاقی نیفتاده
بود وارد ترم دوم امتحا نات شده بودم بعد کشیدن نقاشی.......ادامه دارد
برچسب ها : #پارت#1# ,